اشکال گوناگون تهاجم فرهنگی
بسمه تعالی
اشکال گوناگون تهاجم فرهنگی
تهاجم فرهنگی چیست؟
مراد از تهاجم فرهنگی،تهاجم فرهنگی مغرب زمین به فرهنگ ایرانی و اسلامی است
تهاجم فرهنگی مغربزمین بر علیه مبانی نظری، فکری و اندیشهای به مولفههای فرهنگ ایرانی اسلامی امری قطعی و یقینی است
کسی نمیتواند تهاجم فرهنگی را انکار کند.بنابراین نباید از تهاجم فرهنگی غفلت کرد،چرا که تهاجم فرهنگی واقعیت دارد و خارجی است.اگرفرهنگها به یکدیگر هجمه نکنند باید به آنها شک کرد.ذات فرهنگها این است که میخواهند تسلط و برتری بر دیگر فرهنگها داشته باشند و خود را نشان دهند.براین اساس میخواهند گستره نفوذ و شمول خود را زیاد کنند.به همین خاطر امروز مغربزمین به دنبال این پدیده است.
تهاجم فرهنگی مغربزمین به فرهنگ ایرانی اسلامی به چه شکلهایی صورت میگیرد؟
1- در عرصه فرهنگ هجمه و تهاجم به صورت غیرمستقیم و پنهان است به تعبیری هجوم خاموش است.تهاجم فرهنگی به صورت مخفی و کوتاهمدت شروع و اثر آن در درازمدت مشخص میشود.امروز مهمترین ابزار تهاجم فرهنگی عرصه رسانههاست.بیش از 80تا 90درصد از رسانههای جمعی بزرگ در اختیار کارتلها و صاحبان فرهنگ مغربزمین با گرایش به صهیونیسم است.بسیاری از خبرگزاریهای که درعرصه خبرپراکنی فعال و همچنین مطبوعات، نشریات و ماهوارهها و اینترنت، وبلاگها و رادیو و تلویزیون ابزار رسانهها هستند.وظیفه اینها این است که نوعی بمباران تبلیغاتی و تهاجم اطلاعاتی را شروع کنند و در این بمباران خبری از شیوه جنگ روانی به بهانه گسترش اطلاعات استفاده کرده و با استفاده از گسترش و نفوذ رسانه تمام عرصههای مختلف را در دست بگیرند، قطعا مغربزمین با استفاده از این ابزار رسانه استفاده خوبی خواهد برد
2- شیوه دیگر تهاجم فرهنگی مغرب زمین با استفاده از صنعت و هنر سینماست. تکنیکهای هنری و زیباییهای بصری در خدمت فرهنگ میشود.یعنی با یک فیلم موضوعی را به بهترین نحو مطرح، گسترش و تکثیر میکنند و مخاطبان را تحت تأثیر قرار میدهند.از اشکال دیگر تهاجم فرهنگی استفاده از شیوههایی که به افزایش ابتذال در جامعه منتهی میشود، ترویج فرهنگ ولنگاری و بیبندوباری از شیوههای دیگری است که در عرصه تهاجم فرهنگی استفاده میشود.بسیاری از نابهنجاریها و پلشتیها و پدیده مهمی مثل اعتیاد، ترویج داروهای روانگردان، برگزاری پارتیها و مهمانیهای دختر و پسر از شیوههایی است که در تهاجم فرهنگی مغربزمین به کشورهای اسلامی استفاده شده است.
3- شیوه دیگری که در سالهای اخیرغربیها در جامعه با تهاجم فرهنگی آغاز کردند از بین بردن روحیه غیرت در جامعه است.غیرتزدایی، از بین بردن حساسیتها، از بین بردن عفت و نجابت به بهانه حجاب، پوشش و سبک پوشش و مد عموما یک هدف اساسیرا دنبال میکند و آن هم از بین بردن عفت جامعه و قداست زن و قداست پوشش است.این شیوه تهاجم فرهنگی از شیوههای فعال غربیها بوده که جواب هم گرفتند و همه ما از آن غفلت کرده بودیم.
4- یکی دیگر از اشکال تهاجم فرهنگی که در جامعه خیلی مرسوم شده توجه به مدل و سبک زندگی غربیها است.اگر به سبک زندگی و مدل روزمره همه در جامعه دقت کنیم، میبینیم که به نوعی متأثر از زندگی دیگران شده است .حتی مدل زندگی روزمره ما نیز تحت تأثیر هجمه فرهنگی و تبلیغاتی مغربزمین است.رواج مصرفگرایی در جامعه نیز از اشکال دیگر تهاجم فرهنگی است.در تفکر اسلامی پدیدهای به نام قناعت و سادگی است که این پدیده با تجمل و مصرفگرایی غربی سازگاری ندارد.میبینیم جامعه روز به روز به طرف تجمل، رفاهطلبی و مصرفگرایی سوق پیدا میکند و از آن روحیه قناعت و سادگی هم خبری نیست.
5- بههم خوردن بنیان و بنای خانوادهها و افزایش پدیدهای به نام طلاق از شیوههای دیگر تهاجم فرهنگی است.کانون خانواده به چه شکل مورد تهاجم فرهنگی قرار گرفته است؟
در تهاجم فرهنگی به خانوادهها بسیار توجه شده است.نظام تعلیم و تربیت نسبت به کودکان، نوجوانان، همسران جوان در این شیوه تبلیغ لحاظ شده، بههم خوردن فضای خانوادهها و افزایش طلاق، دگرگونیهای خانوادگی و بههم خوردن بنیانهای خانوادگی و روابط عاطفی و روابط خانوادگی، از هم گسسته شدن صله رحم و ارتباط با دیگران از مدلهایی است که به بهانههای مختلف در جامعه ترویج میشود.
6- استفاده از تبلیغات و پوششهای تبلیغاتی از شیوههای مرسوم تهاجم فرهنگی است.امروز عرصه سیاست، اقتصاد، فرهنگ و بسیاری از عرصههای دیگر از پدیده تبلیغ و تبلیغات استفاده میکنند.اگر دقت کنید در مغربزمین کمتر کالایی تولید میشود که در کنارش عکس زنی را ترسیم نکنند.چه ارتباطی بین استفاده از عکس زن و تبلیغ و ترویج زن در کنار استفادههای تجاری و صنعتی هست.چرا در تهاجم فرهنگی به زنان وجوانان بیشتر توجه شده است؟
در چند سال اخیر بحث جوانان یکی از بحثهای بسیار مهم در جامعه ماست.جامعه ما جامعه جوانی است.جمهوری اسلامی ایران از جوانترین جوامع و مدلهای جمعیتی برخوردار است.از طرف دیگر زنان هم آمار جمعیتی بایستهای در عرصه آموزش عالی دارند.بر این اساس باید دقت کنیم که در کنار بحث جوانان و زنان استفادههای ابزاری صورت نگیرد.پیدایش جریان فمنیسم، بحث حقوق زن و تعارض با متون دینی، ظلم به زنان، ارث زنان، دیه زنان و بسیاری از بحثهایی که وجود دارد. به نوعی همه این بحث تهاجم فرهنگی است.چرا که سرمایهگذاری مغربزمین و مخالفان نظام بیشتر بر دو قشر زنان و جوانان است.افزایش مطالبات این دو قشر و تبلیغ نیازهای آنها به نوعی ریشه در تهاجم فرهنگی دارد. بر این اساس مسئولان نظام باید دقت کنید بسیاری از این نیازها، نیازهای واقعی است. افزایش نیازها و تبلیغ آنها بخشی متأثر از تهاجم فرهنگی است که باید از آن غفلت نکنیم.بنابراین بیراهه نیست اگر گفته شود که در سال 84بیش از هزار جلسه در محافل و دانشگاهها در جامعه برگزار شد که مثلا اسلام با حقوق زن سازگار نیست .بسیاری از جریانها و روشنفکران سکولار و لائیک در این جلسات حضور پیدا کردند و صریحا اعلام کردند که قوانین اسلام متعلق به 1400سال پیش است و نمیتواند به نیازهای زنان در جامعه امروز پاسخ دهد.باید دقت کرد این موارد ریشه گرفته از پدیده تهاجم فرهنگی مغربزمین است
7- شکل دیگر تهاجم فرهنگی تبلیغ ناکارآمدی نظام دینی و حکومت اسلامی از سوی غربیهاست. نباید غفلت کرد که ما در عرصه حاکمیت و حکومت و برطرفکردن نیازهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و اداری ضعفها و کموکاستیهایی داریم، اما نباید در دام تهاجم مغربزمین بیفتیم که در زمینه حکومت دینی ناکارآمد هستیم.
8- یکی دیگر از شیوههای تهاجم فرهنگی که در عرصه مبانی نظری، فکری، اندیشهای وجود دارد و خیلی هم جدی است، فرهنگ اقتباس و ترجمه است.ما در عرصه علوم انسانی و علوم نظری به معنای عامل مثل روانشناسی، جامعهشناسی، اقتصاد، سیاست و فرهنگ از خودمان حرفی برای گفتن نداریم.فرهنگ اقتباس و ترجمه بر ما تسلط پیدا کرد. متون و منابعی که در دانشگاههای ما تدریس شد منابعی است که از مغربزمین ترجمه شده است. بر این اساس فرهنگ اقتباس و ترجمه ما را به سمت هجمه مغربزمین و تهاجم فرهنگی غرب هدایت خواهد کرد.باید دقت کرد که این متون و منابعی که ترجمه میشوند باید عاقلانه گزینش شوند.به هر حال فرهنگ اقتباس و ترجمه یک مشکل جدی است که باید با آن مقابله کرد.
9- شیوه دیگر تهاجم فرهنگی تبلیغ خستگی و نارضایتی مردم و وادادگی مردم است.در این شیوه تبلیغ میکنند که مردم از نظام و انقلاب خسته شدند، از ارزشهای انقلاب خسته شدند و دست کشیدند.متأسفانه در یک دهه اخیر از سال 75تاکنون در جامعه تبلیغ میشود، اما واقعیت این است که مردم خسته و واداده نشدند.ممکن است برخی از مدیران و مسئولان ما خسته و واداده باشند اما مردم خسته نشدند.مردم به این نظام و ارزشهای انقلاب و امام (ره) و رهبری معتقدند. باید دقت کنیم که تبلیغ بحث خستگی مردم بخشی از تهاجم فرهنگی است.
10- از دیگر اشکال تهاجم فرهنگی بحث کودتای فرهنگی است که به آن کودتای آرام میگویند.کودتایی که خیلی سروصدا ندارد.در بدست گرفتن خیلی مناصب، مراکز و جایگاهها باید دقت کرد.دشمن هم که غفلت نکرده، از همه شیوهها استفاده میکند.دشمن از برخی راهها و منافذ گوناگونی وارد میشود.از در بیرونش از پنجره وارد میشود.از پنجره بیرونش کردی جای دیگری پیدا کرده و نفوذ میکند.بر این اساس ممکن است برخی از منافذ و جایگاههای ما بهخصوص در عرصه مطبوعات و نشریات دست دشمن یا نیروهای نادان و غافلی که به عنوان نیروهای دشمن است قرار بگیرد و به نوعی کودتای فرهنگی را انجام بدهد.در کودتای فرهنگی استفاده از نیروهای انقلابی و خودی هم مدنظر دشمن است. ممکن است بسیاری از افراد که با نظام بودند تحت غفلت قرار گیرند و حرفهای دشمن را بزنند.حضرت امام (ره) فرمود: گاهی دشمن حرفهای خود را از زبان سادهلوحان موجه میزند. نباید غفلت کنیم از نیروهای انقلابی هم حواسمان جمع باشد که فریب دشمن را نخورند.
11- شکل دیگر تهاجم فرهنگی توجه به NGO ها و نهادهای مدنی و غیردولتی است.
بر این اساس میبینید درسالهای اخیر NGOها قارچگونه روئیدند و فعال شدند.واقعیت این است بعضی از سرخوردگیهایی که در عرصه مباحث فرهنگی و سیاسی برای بعضیها در کشور اتفاق افتاد توجه به مقوله NGOها و گسترش آنها بود.
12- شکل دیگر تهاجم فرهنگی ترویج اختلافات و تنشهای قومی-دینی و قبیلهای است.این شیوه از مدلهایی است که دشمن بر روی آن خیلی کار میکند و در برخی مناطق جواب هم میدهد.مسئلهای که در استانهای آذریزبان اتفاق افتاد باید دست دشمن را در آن دید.جامعه ایرانی هویت گستردهای دارد. فرهنگ ایرانی اسلامی این توانایی را داشت که خورده فرهنگهای مختلفی مثل کرد، ترک، گیلک و بلوچ را در خود جا دهد. قطعا دشمن از بحث قومیتها در ایران غفلت نخواهد کرد.
پایان