شروع زیبا
ای خیمه نشین دل صحرای غریب
بر درد دلم جز لب تو نیست طبیب
آرامش من این شده بی تاب تو باشم
هر چند که ازروی توام نیست نسیبی
آن رزق کریمانه شود حاصل عمرم
گر سوی دلم باز شود چشم حبیبی
جز ناله ی شب هاو نماز سحر تو
از بهر دل گمشدام نیست مجیبی
یا ابن الحسن